Payman Home Page
Weather: |USA|Canada|Germany|World|Ahwaz |Abadan| |Esfahan|Mashhad|Tabriz|Tehran|Shiraz|Birjand|Yazd |Zahedan|
NEWS
Search engines
Libraries
Free & Best
Buy & Sell
Postal Card
Horoscope
زوايای شهر من عصبی است. خاطره های ام در ظهر نگاهت خيس شده است. در لابه لای نقاشی های سيمانی دخترم را-که هیچ گاه ندیده ام- گم کرده ام. از باران نگفتم، باريدم. شايد غده های حاد خيابان را با چراغ های قرمز کمی ترميم کنيم. گيج ام! مثل يک چهارراه مثل يک ميدان خسته ام! مثل يک درخت که سال ها، بی دليل ايستادن خود را در ميان بلوک های سیمانی سياه و سفيد بولواری تاويل کرده است. (: از هر زاويه که نگاه کنی خاطره ها هميشه خيس اند) ظهر نگاه ات، اما، مرموزترین مزمور از مزامیر زبور است که شب ها بعد از خوابمرگ تمام مرده های روده دراز با تنها ستاره ی خاموش خویش نجوا می کنم. که گاه شهاب واره ای... که گاه ابرواره ای ... که گاه اشک واره ای... وقتی از اين زاويه نگاه می کنم قائم بر تمام حادثه ها ايستاده ای -سرخ- از اين زوايه برای ام یک کوچه تعریف کن -درختی- به عمق نگاه هزار خاطره به طول راه و پنجره هایی به عرض باران من در زوايای شهر خود گيج ام مثل يک غريزه -بی گناه- مثل يک واژه -بی تعريف- مثل يک شعر -بی مخاطب- من از ظهر نگاه ات نگفتم، خيس ام! Mahibanooماهي بانوشعر من
About My Homepage
Current Results
Copyright © 1999 [Payman] All rights reserved.Last Up-to-date: Oct. 20, 2003 .